رسول حائز




یک

تجربه ی حضور در میان تماشاگران تئاتر و سینما و خیره شدن به صحنه یا پرده در تاریکی سالن نمایش، امتداد گرد آمدن شبانه گرداگرد آتش و خیره شدن به شعله های رقصان آن و گوش سپردن به داستان های شکار، یعنی نخستین سرچشمه‌ های آیین است. گوش سپردن به جادو-درمانگر پیر، آهسته آهسته و در طول قرن ها به دراما تبدیل شده است. قصه گوی پیر نمرده است. بارها پوست انداخته و دگرگون شده و هنوز در بطن این هنر زندگی می کند. گاه بر تخت عزت و شکوه نشسته و گاه خاموش و ساکت سالیان سال در گوشه ای به تماشا نشسته. تا روزگار ما.



دو

واژه‌ی دراما را "کاری که می شود" یا "عملی که روی می دهد" ترجمه کرده اند. ارسطو – نخستین کسی که چند و چون نگارش درام را مورد دقت نظر قرار داد و آن را به سامان کرد، در کتاب خود به نام "فن شعر" یا "بوطیقا" (POETICA) از قومی به نام دوریان نام می برد که ادعا می کنند لفظ درام از ریشه ی دران (Dran) است که در زبان آنها به معنی کار و عمل است. و در جای دیگر می گوید: به قول بعضی به همین سبب است که آثار آنها (سوفوکل و آریستوفان) را درام خوانده اند. زیرا که اینها در آثار خویش اشخاصی را تقلید و محاکاة می کنند که در حال عمل و حرکت هستند.» آنچه مسلم است، درام با عمل و حرکت پیوندی بنیادین دارد و بدون عمل و حرکت درامی هم در کار نیست. ارسطو غایت درام را تزکیه یا کاتارسیس می داند. به عبارت دیگر برای درام تاثیری اخلاقی قائل است. همچنین معتقد است هر چیزی برای کامل بودن به آغاز، میانه و پایان نیازمند است. و این ساختار دراماتیک ابتدایی، مبنای همه ی نظریه های بعدی درباره ی ساختار درام شد و هنوز از پیش فرض های هنر داستان گویی و درام است.



دو صورتک خندان و گریان که نماد تئاتر به شمار می روند، بیانگر دو گونه ی سنتی درام یعنی تراژدی و کمدی است. اما گونه شناسی درام به همین جا ختم نمی شود. از تراژدی های یونان باستان و آثار کلاسیک هنر تئاتر در رم تا شاهکارهای تئاتر دوره‌ی الیزابتی و اپراهای واگنر، و از نمایش های سنتی و بومی اقوام مختلف تا تئاتر مدرن و پسا درام، همه و همه اقسامی از درام به شمار می روند. اما کار به همین جا ختم نمی شود. تولد سینما در واپسین سال های قرن نوزدهم پای درام را به سینما نیز باز کرد. هر چند در گونه شناسی سینما، درام را یکی از ژانرهای سینمایی می دانند، اما درام، بنیان و اساس همه ی گونه های سینمایی است. الگوی قصه گویی در سینما همچنان بر پایه ی همان آموزه های ارسطویی استوار است و نظریه های روزآمد سینمای داستانی، در امتداد میراث بوطیقایی است. سینما به عنوان پدیده ای که گونه ها و زیرگونه های متعددی را در خود جای می دهد و سلیقه ها و گرایش های متفاوتی را نمایندگی می کند، رویکرد های متعدد و گوناگونی به درام داشته است و در هر یک از گونه ها و گرایش های سینمایی می توان یکی از تجلیات درام را شاهد بود و سینما را به عنوان یکی از مهم ترین جلوه گاه های درام قلمداد کرد. شاید بتوان در مقام تشبیه، درام را به نور خورشید و سینما را به منشوری تشبیه کرد که از برخورد این نور با آن، رنگ های بی شماری پدید می آید.
سپس نوبت به رادیو می رسد. با پیدایش نمایش های رادیویی، گونه ی منحصر به فردی از دراما به وجود می آید که سراسر صداست و ماهیتی انتزاعی دارد. درامی از اصوات که مخاطبش می تواند هر طور که دلش می خواهد آن را تصور کند. رسانه ای که هنوز هم در ازدحام رسانه ها و پدیده های ارتباطی، جای خودش را حفظ کرده و مشتریان خود را دارد. ظهور تلوزیون و گسترش حیرت انگیز آن و تبدیل شدن به پدیده ای که هیچ خانه ای بدون آن کامل نخواهد بود، پای دراما را به خلوت خانه ها باز کرد و در جمع شبانه ی خانواده، به راستی نقش همان آتشی را پیدا کرد که نیاکان ما به گردش می نشستند.



سه

در روزگاری که دراما هنوز در مشرق زمین امری ناشناخته بود، میرزا فتحعلی زاده نخستین نمایشنامه نویس ایرانی و نخستین درام نویس مشرق زمین، نمایشنامه هایی به زبان ترکی منتشر کرد. آثار او توسط میرزا جعفر قرچه داغی به فارسی برگردانده شد و موجب آشنایی ایرانیان با تئاتر به شیوه ی مغرب زمین شد.  پس از او میرزا آقا تبریزی نخستین کسی بود که نمایشنامه ای به زبان فارسی نگاشت. او آثارش را به قفقاز (گرجستان امروزی) نزد زاده فرستاد تا نظر او را جویا شود. زاده در جواب او، نامه ای تحسین آمیز نوشت و اظهار امیدواری کرد که: در این فن شریف که به اصطلاح فرنگیان فن دراما می نامند همیشه صرف اوقات خواهید نمود.» در ادامه زاده به تشریح "شروط فن دراما" پرداخته و هدف فن دراما را "تهذیب اخلاق مردم و عبرت خوانندگان و مستمعان" ذکر می کند.

این نامه در سال 1871 نگاشته شده است و قدیمی ترین نمونه ی نقد دراماتیک در زبان فارسی است. هر چند ما ایرانیان از دیرباز با هنر نمایش آشنا بوده و صاحب گنجینه ای گران بها از نمایش های آیینی و سنتی همچون شبیه خوانی و تقلید (تخت حوضی) هستیم، اما تئاتر به مفهوم غربی آن توسط میرزا فتحعلی زاده و پیروان او همچون میرزا آقا تبریزی در ایران متولد شد و نام ایران را به عنوان پیشتاز عرصه ی دراما در مشرق زمین به ثبت رساند.



چهار

دراما چون درخت کهنسالی که شاخه های پر شمارش را در همه جا می توان دید، هنوز پابرجاست و در همه جا از فیلم های ابر قهرمانی تا ویدئو آرت می توان رد پایش را دید و در دل بازی های رایانه ای و انیمیشن های سه بعدی می توان جاذبه اش را احساس کرد. دراما فرزند فلسفه و ادبیات و آیین است. میراث حکمای بزرگ گذشته، برای مردمان آینده. و گزاف نیست اگر بگوییم هیچ پدیده ای در طول تاریخ به اندازه ی دراما بر توده های مردم تاثیر نگذاشته است. هیچ پدیده ای تا این حد در شکل های متکثر و گوناگون و با ابزارهای متعدد، سیطره ی خود را بر زندگی آدمی گسترش نداده و تاثیر خود را بر زیست انسان های دوره های مختلف تاریخی به نمایش نگذاشته است. و کمتر پدیده ای می توان یافت که چون جویباری از سپیده دم تاریخ بشر تا روزگار اینترنت و گوشی های هوشمند به حیات خود ادامه داده و توان انطباق با همه ی دستاورد های فنی و تکنیکی بشر را داشته باشد. آنچه پیداست این جویبار جاری همچنان به حیات خود ادامه خواهد داد و چه بر صحنه های تئاتر و چه بر بستر فناوری های امروز و آینده، همچنان چون فرزانه ی پیر، مردمان را گرد آتش جمع خواهد کرد و برایشان قصه خواهد گفت.      

 

   

منابع:

ارسطو. 1353.فن شعر. ترجمه عبدالحسین زرین کوب. تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب.

زاده، میرزا فتحعلی.1351. مقالات. چاپ اول، تهران: انتشارات آوا.

   


این متن دومین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.

زکات علم، نشر آن است. هر

وبلاگ می تواند پایگاهی برای نشر علم و دانش باشد. بهره برداری علمی از وبلاگ ها نقش بسزایی در تولید محتوای مفید فارسی در اینترنت خواهد داشت. انتشار جزوات و متون درسی، یافته های تحقیقی و مقالات علمی از جمله کاربردهای علمی قابل تصور برای ,بلاگ ها است.

همچنین

وبلاگ نویسی یکی از موثرترین شیوه های نوین اطلاع رسانی است و در جهان کم نیستند وبلاگ هایی که با رسانه های رسمی خبری رقابت می کنند. در بعد کسب و کار نیز، روز به روز بر تعداد شرکت هایی که اطلاع رسانی محصولات، خدمات و رویدادهای خود را از طریق

بلاگ انجام می دهند افزوده می شود.


این متن اولین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.

مرد خردمند هنر پیشه را، عمر دو بایست در این روزگار، تا به یکی تجربه اندوختن، با دگری تجربه بردن به کار!

اگر همه ما تجربیات مفید خود را در اختیار دیگران قرار دهیم همه خواهند توانست با انتخاب ها و تصمیم های درست تر، استفاده بهتری از وقت و عمر خود داشته باشند.

همچنین گاهی هدف از نوشتن ترویج نظرات و دیدگاه های شخصی نویسنده یا ابراز احساسات و عواطف اوست. برخی هم انتشار نظرات خود را فرصتی برای نقد و ارزیابی آن می دانند. البته بدیهی است کسانی که دیدگاه های خود را در قالب هنر بیان می کنند، تاثیر بیشتری بر محیط پیرامون خود می گذارند.



به بهانه‌ی فیلم تمارض ساخته‌ی عبد آبست



عبد آبست نخستین بار با حضور در فیلم

ماهی و گربه (1392) به مخاطبان سینما معرفی شد. او همچنین در فیلم

هجوم (1396) به کارگردانی شهرام مکری، عهده دار نقش اصلی بود. اما مخاطبان تئاتر بازی او را در سالگشتگی کار امیر رضا کوهستانی نیز به خاطر دارند. او همچنین در دومین فیلم خود تمارض به عنوان بازیگر حضور دارد. کارگردان و بازیگر 31 ساله که نخستین فیلمش با نام گوشه در سی و ششمین جشنواره فیلم قاهره حضور داشت و با

تمارض (1395) توانست توجه بسیاری از منتقدان و علاقمندان سینما را به خود جلب کند. تمارض تنها فیلم ایرانی حاضر در شصت و هفتمین جشنواره فیلم برلین (برلیناله) بود که در بخش فروم به نمایش در آمد. این فیلم همچنین در جشنواره‌های تورنتو، شانگهای، ترانسیلوانیا و لهستان به نمایش درآمد و توانست جوایز متعددی را از آن خود کرد. این فیلم یک فیلم تجربه گرا به حساب می آید، اما از حضور تعدادی از بهترین های سینمای ایران همچون حمید خضوعی ابیانه به عنوان فیلمبردار و هایده صفی یاری به عنوان تدوینگر بهره برده است.

ادامه مطلب


به بهانه‌ی فیلم سوختن اثر لی چانگ-دونگ



دوستداران سینمای 

لی چانگ-دونگ کارگردان شهیر کره ای -که به شاعر سینمای کره مشهور است- امسال پس از وقفه ای هشت ساله به تماشای سوختن نشستند. 

سوختن (2018) ششمین فیلم چانگ-دونگ و اقتباسی از داستان کوتاه "سوزاندن انبار" نوشته‌ی هاروکی موراکامی است. 

ادامه مطلب


نگاهی به فیلم پلنگ سیاه ساخته‌ی رایان کوگلر


 

 کمپانی مارول در سالی که گذشت با سه فیلم دیگر از جهان مارول، حضور قدرتمند خود در عرصه ی سینمای علمی-تخیلی را استمرار بخشید.

پلنگ سیاه،

انتقام جویان: جنگ ابدیت و

مرد مورچه ای و زنبورک سه فیلمی هستند که علاقمندان مارول در سال گذشته به تماشای آنها نشستند. پلنگ سیاه با فروش 183/1 میلیارد دلاری، عنوان سومین فیلم پر فروش تاریخ آمریکا و دهمین فیلم پر فروش تاریخ سینما را از آن خود کرد و توانست در نود و یکمین دوره ی جوایز اسکار با نامزدی در هفت رشته و کسب سه جایزه ی بهترین موسیقی متن، بهترین طراحی صحنه و بهترین طراحی لباس، به یکی از مهمترین محصولات مارول تبدیل شود. 

ادامه مطلب



نگاهی به فیلم روما تازه ترین ساخته‌ی آلفونسو کوارون


 

روما هشتمین فیلم سینمایی آلفونسو کوارون در مقام کارگردان است که وی علاوه بر کارگردانی، نویسنده فیلمنامه، مدیر فیلمبرداری و همچنین تدوینگر و تهیه کننده آن نیز هست. فیلم محصول نتفلیکس است و اکران گسترده ای نداشت و تنها برای حضور در اسکار به صورت محدود در مکزیک به نمایش عمومی درآمد. اما همچون دیگر محصولات نتفلیکس به صورت آنلاین و در دسامبر 2018 منتشر شد. 

ادامه مطلب



به بهانه ی فیلم استن و اولی ساخته‌ی جان اس. برد

 


فیلم استن و اولی یک فیلم زندگی نامه ای است که به سال های پایانی فعالیت دو کمدین فقید سینما، استن لورل و اولیور هاردی می پردازد. سال هایی که اوضاع چندان بر وفق مراد این دو کمدین نبود و با ظهور کمدین های تازه از راه رسیده، تمایل استودیوها برای همکاری با این دو ستاره به شکل چشمگیری کاهش یافت. دو کمدین در سال 1953 در قالب یک تور نمایشی به انگلستان سفر کردند و در شهرهای مختلف به اجرای برنامه پرداختند. این تور هنری را می‌توان نقطه ی پایانی بر حضور این دو اسطوره بر صحنه های نمایش و پرده ی سینما دانست

ادامه مطلب



به بهانه ی "عصبانی نیستم" ساخته‌ی رضا درمیشیان


 

نوشتن درباره‌ی عصبانی نیستم دشوار است. چرا که این فیلم از یک سو نتیجه‌ی پنج سال دوندگی و پیگیری رضا درمیشیان برای اکران فیلم است، و از سوی دیگر با خاطرات و مخاطرات ی اجتماعی اواخر دهه‌ی هشتاد و اوایل دهه‌ی نود گره خورده است. فیلم حاوی صحنه‌هایی آشنا برای دهه‌ی شصتی‌ها و تمام کسانی است که در آن سال‌های پر التهاب و حساس به آغاز زندگی می‌اندیشیدند و به عبارت دیگر زبان حال نسل ماست. 

ادامه مطلب



یک

تجربه ی حضور در میان تماشاگران تئاتر و سینما و خیره شدن به صحنه یا پرده در تاریکی سالن نمایش، امتداد گرد آمدن شبانه گرداگرد آتش و خیره شدن به شعله های رقصان آن و گوش سپردن به داستان های شکار، یعنی نخستین سرچشمه‌ های آیین است. گوش سپردن به جادو-درمانگر پیر، آهسته آهسته و در طول قرن ها به دراما تبدیل شده است. قصه گوی پیر نمرده است. بارها پوست انداخته و دگرگون شده و هنوز در بطن این هنر زندگی می کند. گاه بر تخت عزت و شکوه نشسته و گاه خاموش و ساکت سالیان سال در گوشه ای به تماشا نشسته. تا روزگار ما.

ادامه مطلب


 

در این مطلب قصد داریم به معرفی ده فیلم بلند انیمیشن استاپ موشن سال های اخیر بپردازیم. این آثار از جمله موفق ترین نمونه های انیمیشن عروسکی در سه دهه ی اخیر به شمار می‌روند و هر یک موفقیت های بسیاری را در زمان پخش به دست آورده و در شمار آثار ماندگار این تکنیک از پویانمایی در آمده اند.


ادامه مطلب


نگاهی به فیلم "اوقات بد در ال رویال" تازه ترین ساخته ی درو گادرد

 


اوقات بد در ال رویال فیلمی در ژانر نئو نوآر و معمایی است که دومین ساخته‌ی سینمایی "

درو گادرد" پس از

کلبه ای در جنگل (2011) است. کشیشی به نام پدر فلین با بازی تحسین برانگیز جف بریجز »، یک فروشنده جاروبرقی که خود را "سالیوان" معرفی می کند با بازی جان هَم»، "دارلین" یک خواننده‌ی زن سیاهپوست با بازی سینتیا ایریوو » و " امیلی سامراسپرینگ " با بازی داکوتا جانسون » چهار نفری هستند که هر کدام به منظوری خاص به هتل ال رویال آمده اند. "مای" پسرک هتل دار با بازی لویس پاولمن » هر یک را به اتاقی راهنما می شود و در ادامه شخصیت های دیگری از جمله " رز سامراسپرینگ " با بازی کیلی اسپینی » و " بیلی لی " با بازی کریس همسورث » به داستان وارد می‌شوند. خیلی زود در می یابیم که ماجرا به آن سادگی که به نظر می رسد نیست!

ادامه مطلب


به بهانه ی جزیره ی سگ ها اثر وس اندرسون



جادوی عروسک ها

سرچشمه ی عروسک‌ها را باید در آیین و جادو جستجو کرد و شبه عروسک‌ها و عروسک‌های آیینی را می توان اجداد نمایش عروسکی و انیمیشن عروسکی دانست. شاید همین تاثیر جادویی و شگفت است که شیفتگان انیمیشن عروسکی یا "استاپ موشن" را مجذوب خود کرده و باعث می شود آنها زحمت ساختن صدها عروسک و جان بخشیدن به آنها را بر خود هموار کنند، در حالی که می توانند از تصاویر دیجیتال بهره ببرند. مهم ترین ویژگی این نوع از پویانمایی، واقعی بودن عناصر تشکیل دهنده ی آن است. عروسک های واقعی، لباس های واقعی، دکورهای واقعی و استفاده از منابع نور واقعی یکی از جاذبه های اصلی این نوع از فیلم هاست. از همین روست که حتی کاستی ها و محدودیت های کار کردن با این جهان مینیاتوری، برای علاقمندان این هنر به یک ویژگی مثبت تبدیل می شود و زیبایی شناسی خاص خود را می یابد.

ادامه مطلب


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها